ما انسان ها به عنوان موجود اجتماعی در ارتباط با انسان های دیگر به شخصیت و هویت وجودی خودمان معنی می بخشیم. با ظهور شبکه های اجتماعی، مساحت فضای ارتباطی هر انسان نیز بزرگتر شده، با این حال نباید فراموش کنیم که میزان دیده شدن ما و تعداد طرفدارهای ظاهری ما در فضاهای مجازی نمیتونه ملاک و مقیاسی برای سنجیدن تعداد دوستان و طرفداران ما و یا میزان ارتباطات اجتماعی ما باشه، دلایل مختلفی برای این ادعا وجود داره:
اول اینکه میشه با روش ها و ابزارهای مختلف برای صفحات شبکه های اجتماعی و مجازی، عضو جمع کرد که بیشتر اونها نه شناختی از ما دارند و نه الزاما طرفدار ما هستند و نه حتی اگر به جمع اعضای صفحات مجازی ما اضافه شدند نشانه تعداد طرفداران واقعی ماست
دوم اینکه انسان هایی که گرفتار گودال و تله روانی استحقاق هستند اغلب دچار این توهم میشن که هر چقدر تعداد اعضای کانال ها یا صفحات مجازی اونها در شبکه های اجتماعی بیشتر باشه به معنی طرفداران بیشتر برای ماست
سوم اینکه در فضای فشرده و بی رحم رقابت های بی پایان دنیای امروز هستند کسانی که برای ردیابی کارهای یا الگوبرداری از کارهای رقبا خودشان را به جمع اعضا یا طرفداران ظاهری افراد یا شرکت ها اضافه می کنند تا بتونند از این فرصت برای جمع آوری اطلاعات استفاده بکنند
چهارم اینکه یه عده بیکار فقط برای افزایش تعداد آمار صفحات خودشان هرکس را که پیدا بکنند به جمع افراد مرتبط با خودشان اضافه می کنند و ممکنه هیچ شباهتی از نظر دیدگاه و طرز تفکر با کسی که با اونها در ارتباط هست، نداشته باشند. دقت کنیم که چه کسی را بر اساس چه ملاکی به جمع انسان های مرتبط با خودمان راه میدیم و چه ملاکی برای این داریم که نشون بده چه کسی واقعا طرفدار ما هست؟
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.