گنج رنج 102

گنج رنج

 

یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد. شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده درپیله نگاه کرد. سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد. آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند. با دقت بقیه پیله را باز کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود. آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه باز، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند. اما هیچ اتفاقی نیفتاد! در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند. چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن، راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بالهایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند.

گاهی اوقات سختی‌ها لازمه زندگی و تلنگری برای تلاش بیشتر هستند. مشکلات بزرگ برای انسان‌های بزرگ است. این اراده هستی است و اگر مقرر بود تا بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم، فلج می‌شدیم، به اندازه کافی نیرومند نمی شدیم و هرگز بالی برای پرواز نداشتیم.

یک پاسخ به “گنج رنج”

  1. بهناز معتمد گفت:

    این اشتباهی است که بسیاری از والدین در قبال فرزندانشان مرتکب می شوند.
    سپاس

دیدگاهتان را بنویسید