فروکاست گرایی روانشناسی انسان امروز
یکی از مفاهیم کلیدی در حوزه علوم و شناخت شناسی، مفهوم تقلیلگرایی یا فروکاستگرایی (Reductionism) است که به تقلیل و فروکاهی طبیعت اشیاء و رفتار پیچیده پدیدهها به مجموع مؤلفهها و اصول بنیادین آنها اشاره می کند.
مفهوم تقلیلگرایی را نخستین بار دکارت معرفی کرد.
برای دکارت تمام جهان همانند یک ماشین بود، که میشد با مطالعه هر یک از اجزاء و مؤلفههایش به شناخت و فهم کل آن نائل آمد.
نگاه و نگرش مکانیک به انسان امروز همان اندازه تقلیل گرایانه است که بخواهیم یک سمفونی را تنها با نقد و تحلیل نت های آن واکاوی کنیم. امروزه اینجا و آنجا شاهد آن هستیم که چطور برخی از کارشناسان روانشناس، با محدود کردن شناخت افراد به یک یا چند حوزه خودشناسی و روانشناسی در پی دادن چراغ به گمگشتگان راه دشوار خودشناسی و خودآگاهی هستند. چگونه می توان یک انسان با تمام ابعاد و پیچیدگی های وجودی، تربیتی و اجتماعی اش را تنها با توصیف کهن الگوها، یا تیپ های شخصیتی و … توصیف یا تشریح کرد.
نباید از این حقیقت غافل بود که همه این ابزارها تنها به بخش کوچکی از سپهر شخصیت یک انسان اشاره می کنند و محدود کردن تفسیر و تحلیل شخصیت یک انسان و روابط پیچیده انسانی به یک یا چند روش یا ابزار همان اندازه تقلیل گرایانه است که بخواهیم آب را تنها با بیان اجزای سازنده اش یعنی دو اتم اکسیژن و یک اتم هیدروژن توصیف کنیم.
کهن الگوهای مردانه و زنانه، طرح واره ها(تله ها یا گودال های روانی)، تیپ های شخصیتی شانزده گانه MBTI و هر روش و ابزار دیگر خودشناسی و تحلیل شخصیت انسان تنها یک چراغ و روزنه کوچک است به آسمان گسترده شخصیت انسان و روابط انسانی. بیاییم با خودمان صادق باشیم و از خودمان بپرسیم چه اندازه می توان تنها با اتکا بر یک یا چند چارچوب، سرشت و سرنوشت یک انسان را توصیف و تشریح کرد و برپایه آن نسخه های کلی برای انسان های مختلف پیچید؟
این نوشته را با بخشی کوتاه شعری از روانشاد حسین پناهی به پایان می برم
سبزی سرو فقط یک سین از الفبای نهادِ بشری
حُرمت رنگ گل از رنگ گلی گم گشته است
عطر گل خاطره عطر کسی است که نمی دانیم کیست
می آید یا رفته است ؟
چشم با دیدن رودخونه جاری نمی شه
بازی زلف دل و دستِ نسیم افسونه
نمی گنجه کهکشون در چمدون حیرت
آدمی حسرت سرگردونه…
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.