مردی ديروقت، خسته از كار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود. پسر گفت: «سلام بابا ! يك سئوال از شما بپرسم.» مرد گفت: «بله حتماً… چه سئوالي؟» پسر گفت: «بابا ! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟» مرد با ناراحتي پاسخ داد: «اين به تو […]